احمد زیدآبادی: "۱۳۰۰ سانبریفوژ هم در حد صنعتی نیست!"
۱۳۸۶ فروردین ۳۰, پنجشنبهدر اين زمينه مصاحبه اى انجام دادهايم با احمد زيدآبادى تحليلگر مسائل سياسى.
دويچهوله:
آقاى زيدآبادى، هفتهى پيش آقاى احمدىنژاد، رييس جمهور ايران اعلام كرد كه ايران به مرحلهى توليد صنعتى در غنىسازى اورانيوم رسيده است. ولى تقريبا همهی تحليلگران از جمله خود شما اشاره كردهاند به اينكه اين مىتواند يك بلوف باشد و البرداعى هم اعلام كرد كه فقط چندصد دستگاه سانتريفيوژ در نطنز فعال است. ولى ديروز آژانس بينالمللى انرژى اتمى اعلام كرد كه ۱۳۱۲ دستگاه سانتريفيوژ در نطنز فعال است و با گاز يو.اف.۶ هم تغذيه مىشود. به نظر شما آيا آقاى البرداعى با اعلام اينكه تنها چندصددستگاه فعال است، مىخواست يك چراغ سبز به ايران نشان بدهد و يك فرصت ديگر در اختيار ايران بگذارد و يا قصد ديگرى داشت؟
احمد زيدآبادى:
احتمالا آقاى البرداعى اطلاع داشتند از اين ۱۳۰۰تا، و اينكه گفته چندصدتا، در مجموع معمولا اعدادى كه نزديك به هزار باشند، چندصد هم اعلام مىشوند به لحاظ عرفى. اما (ایشان) خواسته، با اعلام اينكه، (ایران) صدها سانتريفيوژ راه انداخته است، از اهميت موضوع بكاهد. به دو دليل: يكى اينكه حساسيت جامعهی بينالملل را دوباره نسبت به مسئله برنيانگيزد و در واقع فرصتى به ايران بدهد كه مسايل آرام پيش برود. دليل دوم هم اين است كه حتا اين ۱۳۰۰ سانتريفيوژ هم از نظر ميزان غنىسازىای كه مىتوانند انجام بدهند از حد همان توليد آزمايشگاهى فراتر نمىرود. براى توليد در حد صنعتى شايد دههاهزار سانتريفيوژ بايد كار كنند كه بتواند به آن نقطه برسد. بنابراين احتمالا آقاى البرداعى با ذكر «صدها» خواسته است نشان بدهد كه ايران احتمالا از آن دوتا آبشارى كه قبلا مىگفتند ۱۶۴تايى هستند بالاتر رفته است، اما در عينحال به نقطهاى نرسيده كه بشود گفت ايران وارد عرصهى توليد صنعتى شده است. من حرفهاى آقاى البرداعى را اينطورى مىفهمم.
به نظر شما ايران با رسيدن به اين مرحله مىتواند در مذاكرات آينده يك امتياز به نفع خودش بگيرد ؟
تصور ايران اين است كه هرچه در اين امور پيشرفت كند با دست پرترى مىتواند سر ميز مذاكره بنشيند. اما پيشرفت ايران براى بعضى از كشورها مىتواند زنگ خطر را هم بصدا دربياورد و مواضع كشورها را نسبت به بىاعتنايى ايران به قطعنامههاى الزامى شوراى امنيت تحكيم بكند. از اين جهت من در مجموع تصور مىكنم افزايش اين سانتريفيوژها كه شايد فقط هم جنبهى كمى داشته باشد، خيلى هم مهم نباشد، مگر اينكه كميت فوقالعاده بالا برود كه در مجموع نه فقط كمكى به موقعيت چانهزنى ايران نمىكند، بلكه ممكن است وضعيت را با مخاطره روبهرو سازد.
پس به نظر شما ممكن است در اين مرحله باعث افزايش بحران هم بشود ؟
قاعدتا سروصدا روى اين مسئله خيلى زياد خواهد شد و فشارها را افزايش مىدهد.
بعد از اعلام اين خبر توسط احمدىنژاد اينطور برداشت مىشود كه دولتمردان ايران خيلى قويتر و محكمتر و بىمهاباتر صحبت مىكنند، از جمله آقاى احمدىنژاد كه اخيرا گفته است، دست متجاوزان را قطع مىكنيم و بقيهی دولتمردان هم به همين ترتيب. آيا رسيدن ايران به اين مرحله به نظر شما مىتواند موقعيت دولت را در داخل تقويت بكند؟
گفتار و نوع برخورد دولتمردان معمولا هميشه همينطور بوده. اين هم يك دورهاىست ديگر. گاهى لحنها بالا مىرود و گاهى پايين مىآيد، مثل طرف مقابل كه لحنشان گاهى تشديد مىشود و گاهى فرود مىآيد. معمولا يك بحران وقتى كه شروع مىشود فراز و فرودهاى زيادى دارد كه تحت تاثير عوامل بسيار زيادى هست. اما از نظر موقعيت داخلى، اين مسئله واقعا مسئلهى اخبار عمومى نيست و با اينكه تبليغات زيادى رويش مىشود، انديشهى مردم عادى روى آن فعال نيست و آنها بيشتر به مسايل عينى زندگىشان فكر مىكنند: مسئلهى گرانى، بيكارى، تورم و فساد روز افزون و اين چيزها. بنابراين تا دولت در اين حوزهها موفقيتى پيدا نكند، تكيه بر موفقيتهايى كه از نظر جامعه انتزاعى به نظر مىرسد و تاثير فورى در زندگى عينىاش ندارد، اينها به نظر من فايدهاى ندارند.
در درون خود حاكميت چطور؟ مىتواند اين پيشرفتها هرچند اندك، آن بخشى از حاكميت را كه با ادامهى روند غنىسازى مخالف هستند، قانع کند؟
بستگى دارد به اينكه احساس كنند كه اين پيشرفت، فشارها را در عرصهى بينالمللى كم مىكند يا افزايش مىدهد. چون بهرحال در ايران هيچ يك از دولتمردان مخالف دستيابى به آن مرحله نيستند، همهشان مىگويند ما مىخواهيم به آن دست پيدا كنيم. اما هرچه هزينههاى بينالمللىاش بالا مىرود بخشى از دولتمردان را نگران مىكند. اگر اين پيشرفت هم عكسالعملاش در جامعه بينالمللى افزايش فشارها و تهديدها باشد، قاعدتا در موضع آنها هم بعيد است تاثيرى بگذارد.
مصاحبهگر: میترا شجاعی