شش اثر گونتر گراس که باید خواند
۱۳۹۴ فروردین ۲۶, چهارشنبهدر اینجا آثاری از گونتر گراس معرفی می گردند که باید خوانده شوند.
"طبل حلبی" (1959)
این کتاب شاهکاری در سبک ریالیسم جادویی بوده و نخستین داستان از سه داستانی می باشد که به نام "تریلوژی دانسیک" یاد می شود. گراس، هم نماد تمثیلی و هم موضوعات معاصر را با هم می آمیزد تا این اثر را خلق کند که غالباً از جمله رمان های کلاسیک قرن بیستم شمرده می شود."طبل حلبی" خاطرات بیشتر سور ریالیستی زندگی و جهان اوسکار ماتسیرات، طبل نواز شکست ناپذیری است که با یک فریادش می تواند شیشه های ساختمان ها را بشکند. او خود را «کودک روشن بینی» می داند که رشد جسمی اش در سه سالگی متوقف شده و کوتوله مانده است. اما این امر مانع نمی شود که او از سفر به آن مکان های مقدسی بازماند که بر روایت این رمان حاکم است.
قصه اسکار با تصویر او از آنچه که دو پدرش می داند، پیچیده تر می شود (یکی آن پولندی و دیگری آلمان نازی است). گراس ما را از طریق دنبال کردن جهانی با نمایش های چندگانه، خُلقیات، خشونت و بیهودگی، به پیروزی ها و رنج های اوسکار عاشق، مطرب کوتوله، سرغنه دور اندیش، نازی بی شعور، ستاره موسیقی جاز و متهم به قتل هدایت می کند که از حمایت یک قالب شخصیتی بیگانه برخوردار است.
با پیجویی ورود اروپا به جنگ جهانی دوم و نجات از آن، "طبل حلبی" برخی اوقات گیچ کننده است، اما اهمیت این رمان همیشه خیره کننده، هرگز به این دوران محدود نمی شود.
"موش و گربه" ( 1961)
دومین اثر گونتر گراس از جمله "تریلوژی دانسیک"، بازهم به شهر زادگاهش دانسیک (اکنون در پولند به نام گدانسک) در جریان جنگ جهانی دوم می پردازد. اوسکار ماتسیرات مشهور، فقط به طور گذرایی در "موش و گربه" ظاهر می شود که به جای آن داستان یک کرکتر حکایت می شود که ماهیکه بزرگ، خوانده می شود.
چنانکه ویژه سبک گراس است، بخش زیاد این داستان به یک کشتی شکسته رها شده – کشتی ماین روب پولندی- می پردازد که در آن گروهی از دوستان، تنبلی و دنبال غذا در زباله ها گشتن را در بدل هر چیزی می فروشند. گراس در این داستان از یک تخنیک وقایع غیرموثق استفاده می کند که پیوسته و غالباً بی نتیجه، چشم انداز راوی را (هم در مورد زمان و هم در مورد مکان) تبدیل می کند و خواننده را به سوی روایت هاج و واج کننده ای می کشاند.
"سال های سگی" (1963)
گراس در آخرین کتاب این تریلوژی یک بار دیگر به شرح مفصل باشندگان و مشخصات شهر دانسیک می پردازد. با این ریالیسم جادویی بازهم افسانه و حقایق تاریخی از هم تفکیک ناپذیر می گردند. این اثر به سه قسمت تقسیم شده است که روایت از چشم اندازهای مختلف را هم آهنگ می گرداند و ملهم از اصول نحوی تجربی مانند مارتین هایدگر و جیمز جویس می باشد.
"سال های سگی" در اوایل سال های 1920 با قصه دوستی بین دو پسر، والتر ماترن و ادوارد امزل نیمه یهودی شروع می شود که ترس های بیجای چشمگیری خلق می کند. این کتاب به طور بی امانی نازیسم را به تصویر می کشد و فراتر از جنگ به سال های 1950 یعنی زمانی می رود که اقتصاد تازه شگوفا شده آلمان غرب به طور وحشتناکی با تقلب و توطئه آمیخته است. وقتی که این کتاب در سال 1965 به زبان انگلیسی انتشار یافت، منتقد نیویارک تایمز نوشت: «این کتاب در جاهایی پر طمطراق است. اما حاوی صحنه های بسیار قوی تر از همه داستان نویسان دیگر معاصر است.»
"کفچه ماهی" (1977)
گراس رغبت شدیدی به "متل" های کلاسیک یعنی داستان های آموزنده و لطیف داشت." کفچه ماهی" نخستین رمانی است که با جنگ جهانی دوم ارتباط ندارد ئ اندکی بر اساس متل "ماهیگیر و همسرش" نگارش یافته است. نویسنده در سال های 1970 جداً درگیر سیاست های داخلی آلمان بود و فعالانه از حزب سوسیال دموکرات و صدر اعظم ویلی برانت حمایت می کرد که با زانو زدن در برابر آبده قیام محله یهودی نشین وارسا، شهرت دارد. این کتاب در زمانه ای نوشته می شود که آلمان می خواهد با گذشته نازی اش برخورد کند، اما همچنان یک تروریسم چپگرا، اقتصاد شگوفان و حقوق زنان نیز مطرح می باشند.
"کفچه ماهی" با ماهیگری در عصر حجر آغاز می یابد که مصروف صحبت با ماهی است. هردوی آن ها بیمرگ اند و قصه آن ها از اعصار می گذرد و متمرکز بر رابطه بین غذا، زن و جنگ می باشد. این کتاب که در نه فصل تصنیف شده است، همچون یک شعر غنایی برای بارداری است. گراس با به میان کشیدن پای زنان مختلف به این داستان وجوه مختلف رهایی زنان و جنگ جنسیت ها را در طی اعصار آماج قرار داده است.
"با گام خرچنگ" (2002)
گراس پیش از آنکه خاطراتش را بنویسد، یک رمان بسیار کوتاه در مورد مبارزه آلمان با گناه دستجمعی اش نوشت که بعد از تریلوژی دانسیک، در سطح بین المللی مایه بیشترین شهرت وی گردید. این داستان بر محور غرق شدن یک کشتی مسافربری آلمانی به نام "ویلهلم گوستلوف" نوشته شده که به انتقال مهاجران فراری آلمانی از دست قدرت مهاجم روسی در سال 1945 می پردازد.
"با گام خرچنگ"، نخستین کتابی بود که گراس با موضوع حساس مهاجران آلمانی از آن مناطق اروپای شرقی تماس می گیرد که اکنون پولند و جمهوری چک می باشد. آثار قبلی وی با گناه آلمان سروکار داشت تا اینکه به آلمانی ها به مثابه یک قربانی توجه کند. کشتی "ویلهلم گوستلوف" پس از آن غرق می گردد که توسط زیردریایی روسی مورد حمله قرار می گیرد و بیش از 9 هزار مسافرش کشته می شوند.
گراس از آمیزه یک اسلوب غیرزمانمند و چندین لایه ای که ملهم از «پهن شدن به عقب برای حرکت به جلو» در خرچنگ است، در این اثرش استفاده می کند. در اینجا نیز حقیقت و تخیل با هم آمیخته اند؛ در حالی که غرق شدن کشتی به روایت خبرنگاران یک حادثه واقعی بود، راوی داستان و خانواده اش تخیلی می باشند.
"پوست کندن پیاز" ( 2006)
"پوست کندن پیاز"، آن اثر این نویسنده برنده جایزه نوبل است که راه وی را از لایه های مختلف خاطرات و هویت، عمیقاً به گذشته می گذراند. در این زندگینامه ای که گراس در مورد خود نوشته است، به دوران پیش از نگارش "طبل حلبی" می پردازد و این اثر را وسیله ای برای افشای بزرگترین راز می گرداند. یعنی در 17 سالگی، در زمان آلمان نازی، او برای مدت کوتاهی عضو "اس اس مسلح" یعنی جناح مسلح حزب نازی بوده است.
این افشاگری کشور را تکان داد. گراس یک ضد نازی پرشور و یکی از شخصیت های با نفوذی بوده است که با آثارش کمک نمود تا آلمان با این گناهش برخورد کرده و هویت بعد از جنگش را به وجود آورد. با این اثر، گراس نیز به این گناه آلود شد و داوری متناقضی را مجسم گردانید که شاید بسیاری آلمانی های هم نسلش با شخص وی در عین موقعیت قرار داشته بوده باشند.