شرایط دشوار زندگی عامل افسردگی نیست
۱۴۰۳ آبان ۲۹, سهشنبهیک تحقیق بیمه صحی «آ او کا» (AOK) نشان داده است که در آلمان در سال ۲۰۲۲، بیشتر از ده درصد افراد، یعنی جمعاً حدود ۹،۹ میلیون نفر، به اختلال روانی «افسردگی» مبتلا بودند، و این رقم در حال افزایش است. به اساس این تحقیق، زنان بیشتر به این بیماری مبتلا میگردند. من یکی از آنها هستم.
در بهار ۲۰۲۴ به تدریج احساس بدی پیدا کردم. دیگر هیچ چیزی برایم سرگرم کننده نبود و از هیچ چیزی لذت نمیبردم. به عدم لذت بردن، ناامیدی و این احساس گناه نیز علاوه شد که من یک مادر خوب، یک خواهرخوانده خوب و یا یک همسر خوب نیستم. تنش درونی سبب میشد سحرگاهان بسیار زود از خواب بیدار شوم. هزاران تشویش و ترس ذهنم را مشغول میساخت.
این درحالیست که زمانی زندگی سختتری داشتم؛ مثلاً وقتی تک والد یا تک سرپرست فرزندم بودم، همزمان مجبور بودم کار کنم و تحصیلاتم را به پایان برسانم. و یا در زمان پاندمی کرونا هم شرایط سختی داشتم. از خودم پرسیدم: چرا با وجود اینکه شرایط زندگی ام نسبت به دهه قبل به مراتب بهتر شده است، حالا هرچه بیشتر احساس بد دارم؟
صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید!
افسردگی یک مسئله استعداد موروثی است
اولریش هیگرل، متخصص روان درمانی و رئیس انجمن کمک به افسردگی و جلوگیری از خودکشی در آلمان میگوید: «بین استرس، غم و اندوه و واکنشهای عادی دیگر در برابر شرایط دشوار زندگی از یک سو، و بیماری افسردگی در سوی دیگر، باید تفاوت قائل شد. اینها دو دنیای متفاوت اند.»
هیگرل میافزاید: «اکثریت مردم به این باورند که افسردگی واکنشی در برابر شرایط دشوار زندگی است. من هم در گذشته اینگونه فکر میکردم.» به قول وی چنین تصوری میتواند به یک مشکل تبدیل شود، زیرا یک عامل تعیین کننده برای بیماریهای افسردگی، استعداد موروثی به آن است. هیگرل میافزاید برای کسانی که چنین استعدادی دارند، شرایط خاص زندگی میتواند باعث ایجاد یک مرحله این بیماری شود.
به گفته این متخصص روان درمانی، چنین به اصطلاح استعداد موروثی میتواند ماهیت ژنتیکی داشته باشد. او میگوید: «این استعداد را همچنان میتوان در دوران کودکی، در نتیجه رویدادهای ناگواری که سبب تراوما یا ضربه روانی میشوند، کسب کرد.»
شبکه بزرگتر در مغز برای توجه، شاخص افسردگی است؟
اینکه افسردگی به مراتب بیشتر از یک سیر نزولی عاطفی و کمی کسالت است، در یک تحقیق اخیر مشاهده شده است. محققان توانستند نشان بدهند که یک شبکه خاص در مغز افراد مبتلا به افسردگی، گسترده تر از افراد سالم است.
این شبکه برجسته، که به آن «شبکه توجه» نیز میگویند، مانند یک نوع فیلتر در مغز عمل میکند. این شبکه بر توجه ما کنترول دارد و آن را به سمت محرکهای خارجی مربوطه هدایت میکند. «شبکه توجه» برای تنظیم واکنش عاطفی ما به این محرکها مهم است.
چگونگی فعالیت این شبکه هنوز کاملاً مشخص نیست. اما بر اساس این تحقیق، اندازه «شبکه توجه» با علایم خاصی از افسردگی، مانند از دست دادن احساس خوشی و انگیزه، مرتبط است.
به همین دلیل محققان گمان میکنند که افزایش اندازه «شبکه توجه» میتواند به عنوان یک شاخص افسردگی عمل کند، حتی زمانی که یک فرد (هنوز) علایم افسردگی را احساس نکند.
داغ ننگ زدن به افراد مبتلا به افسردگی
پس از دست من کاری بر نمیآید. اما با دریافت تشخیص، احساس اصلی تسکین برایم پیدا شد. توانستم احساس بدی را که داشتم، متوقف کنم. توانستم این فکر و ذکر همه روزه ام را که «اینطور رفتار نکن»، از خود دور کنم.
مطالب ویدیویی را در صفحه یوتیوب ما ببینید!
اما اظهارات هیگرل و نتایج تحقیقات به این معنی نیز است که من در آینده همیشه مستعد گذراندن دورههای افسردگی خواهم بود. هیگرل میگوید که با روان درمانی و دارو میتوان از بروز دوباره این بیماری جلوگیری کرد.
این متخصص روان درمانی پیشنهاد میکند: «مبتلایان باید یک برنامه اضطراری تهیه کنند: اولین علایم چیست؟ در آن صورت چه میتوانم بکنم؟»
این در شرایط خاصی همچنان بدان معنا نیز است که افراد مبتلا باید وضعیت خود را برای دیگران قابل مشاهده بسازند و در مورد افسردگی خود باید صحبت کنند.
برای من این کار سخت بود و میشرمیدم.
هیگرل میگوید: «یکی از بزرگترین چالشها در مواجهه با افسردگی، داغ ننگ زدن به افراد مبتلا است که از درک نادرست از این بیماری ناشی میشود.
شرمندگی من هم به همین دلیل بود. حالا به اندازه کافی در مورد افسردگی خود میدانم که آن را مانند یک ضعف یا نقص شخصیتی تلقی نکنم. اما آیا افرادی که من با آنها روبرو میشوم، نیز این را میدانند؟