1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

دیپلوماسی بدون دیپلومات آلمان در بحران مالی یونان

تورستن بـِنر/ رسول رحیم ۱۳۹۴ تیر ۳۱, چهارشنبه

تورستن بـِنرر، مدیر بنیاد "گلوبل پابلیک پالیسی" در برلین ادعا می کند که حکومت آلمان به طور عاجل نیاز دارد تا درس درستی از آن فاجعه دیپلوماسی در افکار عامه بیاموزد که در نتیجه سیاست یونانش در اروپا به وجود آمده است.

https://p.dw.com/p/1G2bo
Deutschland Bundestagsdebatte zu Griechenland Merkel und Schäuble
عکس: Reuters/F. Bensch

در جمعه گذشته پارلمان آلمان با اکثریت بزرگی به جانبداری از آغاز مذاکرات با یونان در مورد یک بسته نجات مالی سوم رای داد. در صورتی که این امر نتیجه ای بار آورد، منجر به آن می شود که آلمان بیش از 100 میلیارد یورو را برای یونان تضمین کند. برعکس حداقل اعتباری که به این دلیل به وجود آمده است، تصویر آلمان در سرتاسر اروپا و فراتر از آن تقریباً خدشه دار شده است. آلمان همچون یک قدرت مایل به رهبری (هژمون) سنگدل و خشن در حوزه یورو به نظر می رسد که آماده است آن کشورهای کوچکی را جبراً وادار به تسلیم گرداند که نخواهند داروی تلخ آلمان را برای انضباط بودجه یی و اصلاحات دردناک تحمل کنند.

پس از نشست سران حوزه یورو در 11 و 12 جولای در بروکسل، انتقاد از آلمان در همه جا سرایت کرده است. پذیرش در پورتگال که از جانب آلمان یکی از داستان های موفقیت بعد از بحران پنداشته می شود، یک روند گسترده را در چشمرس قرار می دهد. "پوبلیکو" یک روزنامه مهم چپ میانه از «اخیر هفته ای که اندیشه اروپا» در دست آلمان در اثر «غرق ساختن مصنوعی روانی مُرد» سخن به میان آورده است. همچنان راینهارد بوتی کوفر، عضو حزب سبزها در پارلمان اروپایی گفته است که یک « آلمان سنگدل، دیکتاتورمنش و زشت، بار دیگر رُخش را نشان داد و این شویبله است».

قطع نظر از اینکه آیا کسی با چنین اظهار نظر افراطی موافق است است و یا نه، خدشه دار شدن حیثیت آلمان یک واقعیت است و نیاز به آن دارد که منشأی این فاجعه دیپلوماسی در افکار عامه به خوبی درک گردد. جالب این است که هیچ یک از هواداران سیاست آلمان در قبال یونان دیپلومات نیستند. سه سیاستمدار ارشد در اخیر هفته خواهان چنین شلیکی شدند، یعنی شویبله وزیر مالیه، انگلا مرکل صدراعظم و زیگمار گابریل وزیر اقتصاد.

یادداشت یک صفحه یی شویبله با عنوان معصومانه «اظهاراتی در مورد آخرین پیشنهاد یونان» که به تاریخ 10 جولای به نام آلمان مطرح شد، توسط فن سالاری در وزارت مالیه (وزیر مالیه) نوشته شده بود و سرشار از مواضع عاطفی بعد از ماه ها مشاجره و مجادله بی ثمر و ناامیدانه با همتای یونانی شان بود.

باوجود این حقیقت که وزارت خارجه مسئول انسجام کلی سیاست اتحادیه اروپای آلمان است و در ساحه دیپلوماسی افکار عامه دارای کارشناسان حرفه یی می باشد، فرانک والتراشتاینمایر وزیرخارجه آلمان فدرال و دیپلومات های حرفه یی در وزارت خارجه آلمان نقش پرمعنایی در تعیین این پیام و لحن آن بازی نکردند که آلمان آن را برای بقیه اروپا بازتاب داد.

ندای عقل

جای تعجب نیست که وزارت مالیه با زعامت دموکرات های مسیحی و صدارت، عمداً وزیر خارجه سوسیال دموکرات و ماموران ارشد او را به طور برجسته ای در این امر دخالت ندادند. این حقیقت بسیار جالب است که گابریل از اشتاینمایر سوسیال دموکرات و همفکرش تقاضا نکرد تا در این روزهای حساس ندای عقل در افکار عامه باشد. از قرار معلوم گابریل خودش را بهترین مشاور مسائل حوزه یورو می پنداشت و تصمیم گرفت تا در انتقاد عوام پسندانه از حکومت یونان در اوایل هفته، بهتر از مرکل عمل کند.

در حالی که اشتاینمایر مصروف دور آخر و پیچیده مذاکرات ایران در ویانا بود، مطمئناً او قادر بود تا چشم انداز مفیدی به یاداداشت شویبله بدهد که توسط یک عضو پارلمان اروپای حزب سبزها به افکار عامه درز کرد. شاید یک دیپلومات حرفه یی به آسانی می توانست برخی از اشتباهات خطیر دیپلوماسی را کشف نماید که نویسندگان و دست اندرکاران این یادداشت مرتکب شده بودند.

Thorsten Benner
تورستن بـنرعکس: GPPI

نخست اینکه، نویسندگان کاملاً آن بافت سیاسی را نادیده گرفته بودند که از اول هفته به این سو تغییر کرده بود، یعنی اینکه حکومت فرانسه اکنون همه وزنه اش را (ومشاورانش را که عملاً درصحنه قرار دارند) در خدمت حمایت از طرح پیشنهادی اصلاحات یونان قرار داده و خروج یونان را از حوزه یورو رد می کند. هرگونه حمایتی از خروج یونان اکنون تلاشی علیه فرانسه و برهم زدن پروژه اروپا پنداشته می شود. این در حالیست که هنوز نامه شویبله، عمدتاً متضمن گزینه خروج "موقتی" یونان است.

دوم اینکه، حکومت آلمان به تلاش در جهت یک دیپلوماسی برای افکار عامه مبادرت نکرده است تا محتوا و قصد این یادداشت را توضیح دهد. بنابراین، سررشتهء تفسیر از این یادداشت در تویتر و فراتر از آن در دست انتقادات ناگهانی ای قرار گرفته است که با سرعت خوانده می شوند و در آن نیات بد در یادداشت ارزیابی می شوند.

سوم ، در حالی که این یادداشت همچون ابزاری برای مذاکره بود تا بر حکومت سرکش و غیر قابل اعتماد یونان فشار وارد کند، به طور غلط و یک جانبه به مثابه یک سند آلمانی مطرح شد تا اینکه یک موضع مشترک سایر کشورهایی باشد که با آلمان در این زمنیه نظر مشابهی داشتند. در حالیکه در نشست سران حوزه یورو 14 کشور از آلمان جانبداری می کردند، اما این اقدام یک جانبه همه این واقعیات را مکتوم گذاشت.

چهارم، اعمال انتقام جویانه ایدئولوژیک که هدف آن سرجا نشاندن منتقدان در جبهه داخلی آلمان بود، به سهولت تاثیر معکوس نمود. این در ارتباط با آن پیشنهاد یادداشت است که از « انتقال دارایی های ارزشمند یونان به ارزش 50 میلیارد یورو به یک صندوق مالی خارجی مانند موسسه رشد در لوکسمبورگ» سخن به میان می آورد « تا در جریان زمان جهت کاهش قرضه های (یونان) خصوصی ساخته شوند» .

یکی از جنبه های بسیار مضحک این پیشنهاها این حقیقت می باشد که "موسسه رشد در لوکسمبورگ" از طریق "بنیاد اعتبارات برای بازسازی" توسط حکومت آلمان کنترول می شود.( این بنیاد اعتبارات برای باز سازی، خود یک ابزار برنامه نجات اروپایی برای روی پا ایستاندن آلمان بعد ازجنگ جهانی دوم است). زمان زیادی را در بر نگرفت تا منتقدان یک طنز خدمت به خود این پیشنهاد را کشف کنند و آلمان را همچون مرده ای متبارز گردانند که به خاطر باز پرداخت قرضه ها حاکمیت یونان را تضعیف می کند.

بد لگامی با مرکل متوقف می شود

سرانجام، این بدلگامی مسئولیت سیاسی در این فاجعه دیپلوماتیک در جریان مصاحبه تلویزیونی یکشنبه مرکل متوقف می گردد و وی ادعا می کند که در بحران کنونی او نگران « وجاهت و جایزه زیبایی» نبوده است بلکه به انتخاب های صحیح سیاسی می اندیشیده است. کاملاً منصفانه. در عین زمان بردن دوباره جایزه « آلمان خشن» هزینه سیاسی واقعی را در پی دارد. واکنش در برابر یادداشت شویبله باید همچون شلیک اخطاریه برای آلمان باشد تا آن سیاست گسترده تر اروپایی را به عمل در آورد که در آن دیپلومات های حرفه یی همچون ضد وزنه فن سالاران و سیاستمداران عاطفی اقدام نمایند.

آلمان به مثابه رهبر در نکول پرداخت قرضه ها به طور اجتناب ناپذیری از جانب منتقدان متعددی مورد حمله قرار می گیرد . اما هرگاه آلمان در عوض یک اصلاحات ساختاری پرمعنا در اقتصاد های فاسد جنوبی و برهم خوردن اجتماعی ای که در نتیجه سیاست ریاضت کشی به وجود آمده است، خود را انتقام جو، پارسا نما و مراقب منافع اقتصادی خودش در حوزه یورو نشان بدهد، قدرت خود را تضعیف می کند.

شاید مرکل که وقت زیادش را صرف پول عامه مردم و گفت وگو روی بهبود زندگانی مردم در آلمان می کند، برنامه ای برای گفتمان در مورد « زندگانی خوب در اروپا» داشته باشد. او می تواند وقت اش را به کشورهای بحران زده اختصاص دهد تا شناخت دست اولی از مشکلات اجتماعی و سیاسی آن ها به دست آورد و به نگرانی ها و منویات شهروندان شان گوش فرا دهد.

او بعداً می تواند این معلومات را دوباره در جبهه کشورش انتقال دهد که در آنجا روزنامه های عوامگرایی چون "بیلد" تصویر بسیار یک بعدی از اوضاع ارائه می کنند. با این کارش او می تواند به شغل دیپلومات های حرفه یی کمک نماید که آن ها می بایست به صورت اجتناب ناپذیری با پیامدهای فاجعه دیپلوماتیک ناشی از سیاست یونان مرکل بپردازند.

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه

بیشتر در این زمینه