تبصره: حمله بر آزادی مطبوعات در افغانستان
۱۳۹۷ اردیبهشت ۱۱, سهشنبهدست کم ۹ خبرنگار کشته شدند، آنهم در جریان وظیفه. کشتار غیرنظامیان جنایت جنگی است. اما در کشورهای مثل سوریه، یمن، عراق، نایجریا، سومالیا و جمهوری دموکراتیک کانگو چه کسی به این امر توجه میکند؟ در افغانستان نیز کشتار هدفمندانه مردم غیرنظامی در صحنه جنگ به یک امر روزمره تبدیل شده است. غیرنظامیان را زجر میدهند و میکشند تا مورال مردم را ضعیف کنند؛ تا آنها را مطیع سازند؛ تا آنها را به سکوت وادار کنند. خبرنگاران غیرنظامی اند. به هر اندازهای که خبرنگاران به سکوت واداشته شوند، به همان اندازه سکوت انسانی در جامعه عمیقتر میشود. دموکراسی بدون ژورنالیسم فرصتی برای عرض اندام ندارد.
یکی از موفقیتهای نادر
مهاجم دوم حملات روز دوشنبه کابل مجهز با واسکت انتحاری و پای پیاده در میان خبرنگاران بود. براساس گفتههای شاهدان عینی، او یک کمره به دست داشت و خود را به عنوان خبرنگار جا زده بود. او خود را در میان خبرنگاران واقعیای جا زده بود که همه روزه زندگی شان را به مخاطره میاندازند تا چهره و صدای قربانیان جنگ افغانستان را بازتاب بدهند.
عرصه رسانهیی افغانستان بخشی از اندک موفقیتهای مداخله نظامی بینالمللی در این کشور است که در خزان سال ۲۰۰۱ منجر به سقوط رژیم طالبان شد. امروز دست کم ۱۷۰ فرستنده رادیویی و دهها روزنامه در این کشور نشرات دارند. و تنها در کابل بیش از ۳۰ شبکه تلویزیونی برنامه پخش میکنند. همین رسانههای جوان و مسلکی اند که امیدواری رو به افول به روند دموکراسی را زنده نگهداشته اند.
صبح روز دوشنبه همین که یک بمبگذار انتحاری سوار بر موترسایکل در ساعت مزدحم خود را در نزدیکی دفتر استخبارات افغانستان منفجر کرد، بسیاری خبرنگاران عازم محل حادثه شدند تا آن را پوشش خبری بدهند. رفته بودند تا سکوت بعد از انفجار را بشکنند، سکوتی که قربانیان حمله را به تعدادی بینام و نشان تبدیل میکند. اما به این هدف نرسیدند، چونکه مهاجم دوم دکمه را فشار داد. چند ساعت بعد شاخه گروه خودخوانده «دولت اسلامی» در افغانستان مسئولیت را به عهده گرفت. عامل این حمله میتوانست گروه طالبان نیز باشد، و یا یک گروه مسلح دیگری که از یک گفتمان زنده عامه ترس دارند.
نفرت از بین نرفته است
یکی از ۹ خبرنگار کشته شده، شاه مری، عکاس ارشد خبرگزاری فرانسه است. از او خانم و کودکاناش به جا مانده اند. شاه مری در زمان طالبان کار خود با فرانس پرس را شروع کرده بود. او در یک وبلاگ خبرنگاران به تاریخ ۱۴ اکتوبر ۲۰۱۶ نوشته بود: «آنها (طالبان) از خبرنگاران نفرت داشتند. به این دلیل مجبور بودم مخفیانه و بیسروصدا کار کنم.» ۱۷ سال بعد از سقوط گروه افراطی اسلامگرای طالبان، این نفرت هنوز از بین نرفته است. با سلاح نمیتوان بر نفرت فایق آمد، بلکه این کار تنها از طریق یک دیدگاه قابل اعتماد سیاسی ممکن است که بتوان آن را در حضور عامه مورد بحث قرار داد. برای چنین هدفی، به خبرنگارانی نیاز است که پرسشها را مطرح کنند. اما آخرین پاراگراف وبلاگ شاه مری دیدگاه یک فرد غیرنظامی از مداخله غرب است که تا حد زیادی ناکام بوده است:
«امیدی باقی نمانده است. به خاطر ناامنی، به نظر میرسد که زندگی دشوار تر از زمان طالبان باشد... همه روزه وقتی صبحها به دفتر میروم و زمانی که از دفتر به خانه برمیگردم، همهاش در مورد موترهایی فکر میکنم که ممکن است مواد انفجاری در آنها جاسازی شده باشد و یا بمبگذار انتحاریای که در میان جمعیت خود را منفجر کند.»
تنها در چهار ماه نخست سال جاری میلادی باشندگان کابل ۱۰ حمله شدید را تجربه کرده اند. فضای ترس حکمفرماست. مردم تا حد ممکن تلاش میکنند در چهاردیواریهای خانه بمانند. در چنین شرایطی جامعه مدنی رشد نمیکند. شاه مری مطلب وبلاگ سال ۲۰۱۶ اش را با این جمله به پایان رسانده بود:
«من هیچ زمانی شاهد این اندازه دورنمای محدود برای زندگی نبوده ام، و راهی برای برون رفت هم نمیبینم. زمان، زمان ترس است.»
ریشه کن ساختن دموکراسی
این نخستین حمله بر آزادی مطبوعات در افغانستان نیست. اما این حمله هماهنگ شده قتل عام خبرنگاران بود، با این هدف که ایده نورس دموکراسی در این کشور را ریشه کن سازد. آیا در چنین شرایطی ممکن است که در ماه اکتوبر انتخابات پارلمانی بعد از سه سال تاخیر برگزار شود؟ وقتی خبرنگاران سکوت کنند، دموکراسی نیز ساکت میشود. چه تعداد خبرنگاران دیگر به محل حمله خواهند رفت و یا از مراسم انتخاباتی گزارش خواهند داد؟ نوری را که خبرنگاران افغان با به خطر انداختن جان شان بر زندگی در شرایط جنگی میتاباندند، بار دیگر تاریکتر شد.
همین که آفتاب سی ام اکتوبر رو به غروب بود، سرویس جهانی بیبیسی از کشته شدن خبرنگار افغاناش احمد شاه در ولایت شرقی خوست خبر داد. به این ترتیب، ۱۰ خبرنگار در یک روز کشته شدند. ۱۱ کودکی که در یک حمله دیگر بر کاروان نیروهای ناتو در قندهار کشته شدند، بینام و نشان باقی میمانند و در میان آمار گم میشوند.
اگر نظر، پیشنهاد و انتقادی داشته باشید، میتوانید در زیر این تبصره با ما و خوانندگان ما شریک سازید!
ساندرا پیترسمن/ ع. ف.