سالروز حمله امریکا به افغانستان و امیدهایی که نابود گردید
۱۴۰۰ مهر ۱۵, پنجشنبهحادثه یازدهم سپتمبر برای بسیاری افغانها یک روزنه جدید ایجاد کرد. افغانستان در مرکز توجه جهان قرار گرفت، نظام طالبانی برچیده شد و کمکهای بینالمللی به افغانستان سرازیر شدند.
نعمت الله طنین، جوان افغان در آن زمان در ایران مهاجر بود و مصروف کارگری در یکی از ساختمانهای نیمه کاره تهران بود. با آغاز حمله امریکا به افغانستان و تشکیل حکومت و نظم جدید، طنین از ایران به افغانستان برگشت و به تحصیلاتش ادامه داد. او پس از اتمام مکتب و دانشگاه، راهی بازار کار شد و کارش را به عنوان خبرنگار آغاز کرد: «آن زمان خیلی امیدوار بودم. فکر میکردم ما به طرف آبادی و پیشرفت در حرکتیم. از هر طرف امید می بارید.»
این جوان افغان در دو سال اخیر با اداره امور ریاست جمهوری کار میکرد و زندگی مطلوبی را برای خود و خانواده اش ساخته بود که با تسلط طالبان بر کابل، همه آنچه را به دست آورده بود از دست داد.
در دو دهه اخیر، با وجود این که جنگ جریان داشت، فرصتهای خوبی برای یک نسل فراهم گردید. ثریا که نمیخواهد نام کاملاش نشر شود، یک تن از نسلی است که از این برهه زمانی استفاده کرد. او با سقوط حاکمیت طالبان از مهاجرت از پاکستان به وطن اش برگشت، خانه ویران شده اش در کابل را بازسازی کرد، به مکتب رفت و تحصیلاتش را تا سطح ماستری به پیش برد.
با به دست آوردن سند ماستری، ثریا کارش را به عنوان استاد در یکی از دانشگاه های خصوصی آغاز کرد. ثریا می گوید: «وظیفه و زندگی بسیار خوب داشتم. اعضای خانواده همه صاحب شغل بودند و ما زندگی خوب و مرفه داشتیم.»
ثریا عضو تیمی بود که روی بهبود و تنظیم ترافیک در شهر کابل کار می کرد. او می گوید در صورتی که این پروژه موفق می شد، اصلاحات چشم گیری در وضعیت ترافیک کابل رونما می شد. ولی او می گوید با تسلط طالبان بر کابل، در دو ماه اخیر بیکار است و خانه نشین شده است. ثریا امیدی به آینده ندارد: «من و همه زنان و دختران نا آرام هستیم. به آینده ناگوار و به روزهای پیش رو فکر کنیم.»
ادامه جنگ و مصیبت
حمله امریکا به افغانستان با آن که برای صدها هزار افغان زمینه تحصیل، کار و پیشرفت در زندگی را به وجود آورد، ولی این فرصت ها برای همه فراهم نبود. برای ساکنان روستاها در ولایات جنگ زده افغانستان حمله امریکا «سرآغاز بدبختی» بود.
رحمت الله که در یکی از ولسوالی های ولایت غزنی زندگی می کند، می گوید چهار سال پس از حمله امریکا به افغانستان جنگ میان طالبان و نیروهای خارجی در روستایش آغاز شد: «قریه ما هر روز بمباران می شد از طرف امریکایی ها. بسیاری خانه ها ویران شدند و مردم کشته شدند. ما پنج سال پیش قریه خود را ترک کردیم چون میدان جنگ بود.»
این شهروند افغانستان می گوید ترک خانه و قریه به معنای از دست رفتن تمام داروندار زندگی بود، چون منبع اصلی درآمد این خانواده زراعت و مالداری بود و فرار از قریه سبب شد تا همه منابع درآمد از دست بروند: «وضعیت اقتصادی ما روز به روز بدتر شد. ما به شهر رفتیم ولی در شهر کابل کار نبود.»
شکست در جنگ و سیاست
در سالهای اول ماموریت بینالمللی در افغانستان، قضیه طالبان مختومه نگریسته میشد و به این دلیل برای مذاکره با این گروه تلاشی صورت نگرفت. طالبان به مرور زمان حملات پراکنده و انتحاری خود را به جنگ جبههای گسترش دادند. مذاکره با طالبان زمانی روی دست گرفته شد که این گروه در افغانستان قویاً قدرت گرفته بود.
با خروج نیروهای امریکایی و ناتو از افغانستان، حکومت سقوط کرد و بسیاری دستآوردها از بین رفتند یا در معرض نابودی قرار گرفته اند.
اکرم عارفی، استاد دانشگاه و تحلیلگر امور بین المللی به دویچه وله گفت: «جنگ در افغانستان بسیار هزینه بر شده بود، بدون این که دست آورد قطعی نظامی داشته باشد، مگر این که (امریکا) دست به کشتار گسترده می زد که نتیجه آن فاجعه انسانی بود و جامعه جهانی آن را تحمل نمی کرد.»
به باور این تحلیلگر، برعلاوه بعد نظامی، در عرصه سیاسی نیز امریکا در افغانستان با شکست مواجه شد زیرا سرمایه گذاری این کشور بر نیروهای به اصطلاح دموکرات که می توانستند یک نظام دموکراتیک را پایه گذاری کنند، ناکام شده بود: «افراد و جریان های پراکنده روشنفکر، دموکرات یا سکولار هیچ موقع نتوانستند که در افغانستان به یک جریان سیاسی قوی تبدیل شوند.»
آقای عارفی می گوید مبارزه امریکا با طالبان به نفع جریان تکنوکراتی که در واقع جایی در جامعه افغانستان نداشت، بی فایده بود و هیچ نتیجه ای از آن به دست نمی آمد. به همین دلیل امریکا تصمیم گرفت به مذاکره با طالبان رو آورد. او می گوید امریکا پیش از این شکست نظامی بخورد، از نظر سیاسی استراتژی اش را تغییر داد و با طالبان وارد مذاکره شد.
اما پیش از این که مذاکرات صلح نتیجه بدهد، حکومت زیر حمایت غرب فرو پاشید و طالبان به صورت برق آسا قدرت را به دست گرفتند. تسلط طالبان باعث شد که بسیاری جوانان در پی فرار از کشور باشند.
طنین که با آغاز عملیات نظامی از مهاجرت به وطن برگشته بود، حالا دوباره مهاجر شده است. او در یک کمپ امریکایی در خارج از افغانستان به سر میبرد تا پروسه پناهندگیاش پروسس شود. طنین میگوید بار دیگر با آیندهای مبهم و بیوطنی مواجه شده است: «تمام زندگی، دار و ندار و خاطراتی را که از دوران کودکی تاکنون در کشورم داشتم، همه را در افغانستان گذاشتم و کشور را ترک کردم.»