آینده مبهم دانشجویان افغان در ایران
۱۴۰۲ آبان ۱۹, جمعهایران در همسایگی افغانستان یکی از کشورهایی است که به دانشجویان افغان بورسیه تحصیلی میدهد و اخیراً این بورسیهها به بانوان را بیشتر کرده است. هرچند زمینه تحصیل در ایران باعث شده که دانشجویان چند صباحی در فضای امن باشند، اما آنان در مورد آیندهشان نگران اند و چشم انداز روشنی را تصور نمیکنند.
مرتبط: استقبال از آمادگی دانشگاه تهران به پذیرش دانشجویان افغان
نظر به گزارش رسانههای ایران، بیش از ۴۰ هزار دانشجوی افغان در این کشور مصروف تحصیل هستند که ۲۵ درصد مجموع دانشجویان خارجی در این کشور را تشکیل میدهند.
افغانها چگونه میتوانند به دانشگاههای ایران راه یابند؟
محمد جواد سلمانپور، سرپرست معاونت بورس و امور دانشجویان خارج سازمان امور دانشجویی، در مورد شیوه پذیرش دانشجویان افغانستان در ایران میگوید: «این دانشجویان از افغانستان از سه طریق پذیرش میشوند: طریق اول کنکور سراسری است که در ایران برگزار میشود. طریقه دوم خود این دانشجویان از افغانستان تقاضا میدهند و در یکی از دانشگاههایی که دارای مجوز جذب دانشجویان خارجی است، پذیرش میگیرند. طریقه سوم کسب بورس از دولت جمهوری اسلامی برای تحصیل در یکی از دانشگاههای ایران است.»
به این ترتیب، تصور میشود که بخش اعظم افغانهای در حال تحصیل در ایران از جامعه افغانهای مهاجر در این کشور باشند، هرچند آمار مشخصی وجود ندارد که چه تعداد آنها مستقیماَ از افغانستان به دانشگاهها راه یافته اند.
آینده مبهم بعد از پایان تحصیلات
پیش از سقوط نظام جمهوریت، افغانها معمولاَ بعد از ختم تحصیل به کشور خود برمیگشتند تا در رشتههای مربوطه شان کار پیدا کنند. این دانشجویان در ایران حتی با داشتن سند دانشگاه نمیتوانند در رشتههای تحصیلی خود کار کنند، چون تنها مجوز کارهای مشخص و عمدتاَ شاقه و فیزیکی برای افغانها وجود دارد.
حالا بسیاری از این دانشجویان مانند محمد مطیعی (اسم مستعار) پس از فراغت با آیندهای مهم مواجه اند. مطیعی که به دلیل مشکلات امنیتی در افغانستان نمیخواهد نام اصلیاش گرفته شود، به تازگی از مقطع دکترا از دانشگاه یزد فارغ شده است.
مطیعی قبلاً استاد یک دانشگاه دولتی در افغانستان بود و میخواست بعد از ختم تحصیل به کشورش برگردد، اما میگوید که طالبان او را «به خاطر اختلافهای فکری، عقیدتی و قومی» از دانشگاه منفک کرده اند.
او که اقامت تحصیلیاش رو به اتمام است، حالا نه راهی برای برگشت به افغانستان برای خود میبیند و نه زمینههای کاری در ایران. او میگوید که در ایران زمینه استخدام در ادارات و کسب اقامت قانونی وجود ندارد. او میگوید: «در ایران دانشجوی خارجی که کُد ملی ندارد، با مشکلات بر میخورد؛ مثلا در بخش سفر، خرید موتر، و بسا مسایل دیگر.»
دانشجویان دختر با دورنمای تاریکتر مواجه اند
دورنما برای دانشجویان دختر تاریکتر است، زیرا میدانند که در صورت بازگشت به افغانستان نمیتوانند کار کنند و مجبورند تحت محدودیتهای گستردهای زندگی کنند.
فرشته عادلی که محصل دوره ماستری در دانشگاه تهران است و قبلاً در موسسات خارجی در افغانستان کار کرده است، میگوید که بعد از ختم تحصیل علاقهای به برگشت به کشورش را ندارد: «درست است که خانواده و همه چیزم آنجا است، اما حاضر نیستم برگردم. من که سالها فعال و در زندگی شخصی و اجتماعی خود مستقل بودم، رفتن تحت محدودیتها برایم خیلی سخت است. از خودم انتظارات بیشتری دارم؛ نه اینکه افغانستان بروم و در کنج خانه حبس باشم.»
مرتبط: دانشگاه تهران تعداد بورسیهها برای دختران افغان را افزایش میدهد
سمیه رضایی، ماستر حقوق خصوصی از دانشگاه تهران، در افغانستان استاد دانشگاه و فعال حقوق بشر بوده است. او حالا سختیهای زندگی در ایران را تحمل میکند، اما از اینکه هیچ تصوری مثبتی در مورد آیندهاش در افغانستان ندارد، نمیخواهد به کشورش برگردد.
او میگوید: «هیچ امیدی در مورد آیندهکاری خود در افغانستان نمیبینم. امیدها هر روز کمرنگ و نگرانیها هر روز بیشتر میشود. زمانی که ما از حق کار و تحصیل و حضور موثر در جامعه محروم شدیم، چگونه میتوانم یک آینده کاری امیدوارانه را تصور کنم؟»
مشکلات اقتصادی در ایران، به این نگرانیها افزوده است که به گفته فرخنده عدیل، منجر به افسردگی و مشکلات روانی در برخی دانشجویان شده است.
عدیل میگوید: «دقیقاً در همین یک هفته پیش مقدار شهریه (هزینه دانشگاه) به ماه سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان افزایش پیدا کرده که با حجم زیادی از اعتراضات دانشجویان مواجه شد. یک دانشجو که اینجا حق کار ندارد، هیچ حمایتی هم از افغانستان نمیشود و خودش مکلف است که خرج خودش را از هر طریقی در بیاورد؛ در این شرایط دشوار، چطور میتواند آن را پرداخت کند؟»
فریبا، دانشجوی ۳۰ سالهای است که اکنون در رشته مطالعات زنان در ایران تحصیل میکند، عین نگرانیها را دارد. او میگوید که پدرش در سال ۱۳۹۳ از سوی طالبان کشته شد و در ایران به خاطر گرفتن اقامت به تحصیل شروع کرد: «به عنوان یک دختر افغان که از وطن گریخته است، در این جا مثل دانه گندم میان دو سنگ آسیاب آرد میشوم. از یک طرف، دوری از خانواده و از طرف دیگر، سرنوشت نامعلوم بعد از اتمام تحصیل ذهن مرا بسیار درگیر کرده است. من نمیفهمم بعد از تحصیل چه کنم؛ رفتن به کشور هم سخت است و ماندن در اینجا سختیهای خودش را دارد.»
مرتبط: آلمان و ایران برای افغانستان متخصص معدن تربیه میکنند
نصیراحمد آرین، استاد دانشگاه پنسلوانیا که دکترای زبان و ادبیات فارسی از ایران دارد، آیندهدانشجویان افغان در این کشور را خیلی ناامیدکننده میداند و میگوید: «در کشورهای اروپایی و امریکایی وقتی یک دانشجو برای تحصیلات ماستری یا دکترا میآید، برای چند سال آیندهاش مشخص است. به عنوان یک پروژه وارد این دوره تحصیلی میشود و این چرخه را دنبال میکند تا به یافتههایش برسد. اما این چشم انداز به دلیل بیثباتیهای سیاسی و اجتماعی افغانستان و منطقه، در آنجا وجود ندارد.»
به باور آقای آرین، اکثریت دانشجویان افغان تحصیل در ایران را زمینهای برای چند مدت اقامت در این کشور میدانند: «اکثریت مطلق دانشجویانی که بعد از حاکمیت طالبان به ایران آمده اند، تحصیل را فقط یک سپر و یک وسیله برای بیرون شدن از افغانستان و بودن قانونی در ایران انتخاب کرده اند و این خیلی طبیعی است.»
اما به گفته او، مشکل این است که دانشجویان فارغ شده خارجی در ایران با محدودیتهای قانونی در بازار کار مواجه اند و از سوی دیگر آمار بیکاری در ایران بلند است و به این ترتیب زمینه کاری برای آنها وجود ندارد.