راک و راکت: فستیوال موسیقی راک در شهر کابل
۱۳۹۰ مهر ۵, سهشنبهسالهاست که کابل با جنگ و خشونت خو کرده است. چند روز پیش، طالبان به مدت دو روز شهر را به صحنه خونین نبرد خیابانی بدل کردند. با آن که هنوز وحشت از راکت پرانی و جنگ در شهر حس می شود، «فستیوال موسیقی مدرن صدای آسیای میانه/ Sound Central» تصمیم دارد به مدت یک ماه از 15 سپتامبر تا 14 اکتبر با موسیقی راک، کابلی ها را سرگرم کند.
این فستیوال را تراویس بیرد یک استرالیایی بنیانگذاری کرده و مدیریت می کند. آقای بیرد که پس از سقوط طالبان ابتدا در موسسات خیریه در افغانستان کار می کرد، با همکاری یک زن انگلیسی و یک مرد سویدنی اولین گروه موسیقی راک را به نام «شهر سفید» در کابل ایجاد کرد و آنها در محافل خصوصی خارجی ها در کابل می نوازند. آقای بیرد در قسمت فوتوژورنالیزم نیز جوانان افغان را برای مدتی در موسسه آینه تعلیم داده است. او در پایه گذرای «اسکتیستان» که بازی اسکیت را برای کودکان آموزش می دهد سهم گرفته و هنر نقاشی روی دیوار و یا گرافیتی را نیز در کابل معرفی کرده است. با برگزاری این فستیوال، او و همکارانش می خواهند هنرمندان آسیای میانه را به هم نزدیک کنند و با هنر موسیقی فضای جنگ زده شهر کابل را تغییر دهند.
قرار بود محفل افتتاحیه فستیوال در مرکز فرهنگی فرانسه برگزار شود که به خاطر تیراندازی های یک روز قبل از محفل، مسوولین مرکز فرهنگی فرانسه از میزبانی این محفل انصراف دادند. آن طور که در وب سایت رسمی فستیوال آمده است، حال قرار است محافل فستیوال در مکان های زیرزمینی مثل کافه ها و سالون های کوچک بر گزار شود و شرکت کنندگان هم فقط می توانند با تیلفون و پیام تیلفونی و شبکه های اجتماعی از مکان و زمان دقیق اجراها باخبر شده و دعوت شوند.
در کنار اجرای موسیقی توسط چندین گروه افغانی و خارجی، یکی از بخش های مهم این فستیوال، ورکشاپ هایی است که قرار است در زمینه تولید موسیقی، نوازندگی گیتار، باس و درام برای علاقه مندان برگزار شود. هنرمندان جوان افغان به خوبی می توانند در این ورکشاپ ها از مهارت و دانش همتایان خارجی شان استفاده کنند.
نخستین راکرهای افغان
راک به عنوان یک ژانر موسیقی، در افغانستان تازگی ندارد. شاید اولین راکر افغان احمد ظاهر باشد که برای نخستین بار استفاده از سازهای غربی را در افغانستان عمومی کرد و ذایقه سنتی مردم افغانستان را نسبت به موسیقی مدرن تغییر داد. البته احمد ظاهر به خاطر اشعار کلاسیکی که در آثارش استفاده می کرد و نیز به خاطر تلفیق موسیقی محلی با موسیقی غربی، نمی تواند یک راکر به معنای غربی کلمه به شمار بیاید. او فقط توانست عناصری از موسیقی راک را به صحنه هنری افغانستان معرفی کند. او در زمانی می زیست که «الویس پرسلی» سلطان موسیقی راک در دهه 70 میلادی در اوج محبوبیت خود قرار داشت. احمد ظاهر نه تنها در موسیقی، بلکه در فشن و لباس هم بسیار تحت تاثیر این ستاره آمریکایی بود، و به همین جهت تاثیر راک را در کارهای او می توان مشاهده کرد.
پس از احمد ظاهر هرچند استفاده از سازهای غربی در موسیقی افغانی همچنان ادامه یافت، ولی هیچگاه در افغانستان یک حرکت موسیقایی که متاثر از تحولات عرصه موسیقی در جهان باشد پدید نیامد. دلیلش شاید به قدرت رسیدن حکومت کمونیستی در دهه 80 میلادی باشد که رابطه افغانستان را با جهان بیرون (به استثنای شوروی) قطع کرد و هنرمندان افغانستان از قافله هنری جهان عقب ماندند.
در دهه 90 که اسلامگراها به حکومت رسیدند، موسیقی افغانستان بیش از پیش به حاشیه رانده شد. در دهه 2000 با آزادی که جوانان افغان به دست آوردند و به خاطر رشد تکنالوژی ارتباطات، دوباره ما شاهد تاثیرگذاری روندهای جهانی موسیقی بر صحنه هنری افغانستان هستیم. تا جایی که امروز در کابل چندین گروه موسیقی راک و پاپ و هیپ هاپ حضور دارند.
مهاجرت نیز در رشد و تنوع موسیقی افغانی بسیار تاثیر داشته است. بسیاری از هنرمندانی که به غرب و دیگر نقاط جهان مهاجر شدند از محیط های تازه تاثیر گرفتند و برخی از هنرمندان افغانی که در این کشورها بزرگ شده و تربیه شده اند، توانسته اند به خوبی میراث موسیقی اجدادی شان را با موسیقی مدرن غرب تلفیق کنند.
در دهه 2000 شاید اولین آهنگ راک افغانی که به زبان فارسی ساخته شد، آهنگ «سلام آلیک کابل» فرهاد دریا باشد. این آهنگ اولین تلاش جدی موسیقی افغانستان برای آشتی با موسیقی راک بود. فرهاد دریا که شهرتش را مدیون آهنگ های شاد و ملودی های الهام گرفته از موسیقی محلی افغانی است، نتوانست با این آهنگ طرفداران سنتی اش را راضی کند. همان شد که «سلام آلیک»-- که بسیار خوب هم اجرا شده است و یکی از بهترین کارهای هنری دریا است -- اولین و آخرین آهنگ راک او باشد. اما در این دهه جوانان دیگری در عرصه موسیقی راک افغانستان ظهور کردند، که تقریباً همه شان قرار است در فستیوال راک کابل برنامه اجرا کنند.
راکرهایی که در فستیوال حضور دارند
پس از اولین آهنگ راک فرهاد دریا، گروه موسیقی «رویاهای کابل / Kabul Dreams»، منسجم ترین گروهی بود که در کابل ظهور کرد. این گروه که به سبک «ایندی راک» یا راک مستقل می خواند، متشکل از دو نوازنده و یک خواننده است. هر سه این هنرمندان جوانانی هستند که بیشتر عمر شان را در مهاجرت گذشتانده اند و موسیقی را نیز در هجرت یاد گرفته اند و به تازگی به کابل آمده اند. آنها بیشتر به زبان انگلیسی می خوانند و در فستیوال ها و مراسم نیمه خصوصی که خارجیان مقیم کابل حضور دارند برنامه اجرا می کنند.
دومین گروه راک افغانی به نام «محل ناشناخته/ Unknown District» در سبک هیوی متال آهنگ می خواند که یکی از سبک های فرعی موسیقی راک است. این گروه از سه جوان کابلی تشکلیل شده است که برخی آهنگ های مشهور غربی را در کافه های شهر کابل بازخوانی می کند. هرچند به عنوان نخستین حرکت هیوی متال در صحنه راک افغانستان کارشان قابل قدر است، ولی تا هنوز آهنگ های شان مثل تمرین های بسیار ناشیانه جوانانی می ماند که در زیرزمین خانه شان با گیتار بازی می کنند.
گروه سوم راک افغانی به نام «صفحه سفید» است که شاید تازه کارترین گروه باشد. آنها محصلین انستیتوت ملی موسیقی کابل هستند که زیر نظر اساتید اروپایی با سازهای غربی آشنا شده اند. گروه صفحه سفید تا هنوز در چند فستیوال و محفل عمومی در کابل برنامه اجرا کرده است.
گروه بعدی که در این فستیوال هنرنمایی خواهد کرد، گروه «مورچه ها» است، یک گروه کوچک راک که از هرات برخاسته است. این گروه از هنرمندان جوان هراتی، به خاطر قرابت جغرافیایی و فرهنگی با ایران، بیشتر از موسیقی زیرزمینی ایران متاثر است. آلبوم اول این گروه «گزارش اقلیت»، به سبک آهنگ های شاهین نجفی راکر/ رپر ایرانی به مسایل سیاسی و اجتماعی می پردازد و حتا خواننده آلبوم، شکیب مصدق به سختی سعی می کند صدای شاهین نجفی را تقلید کند. این گروه با آن که با تقلید و دنباله روی از موسیقی ایرانی شروع کرده است، باز هم توانسته است در میان جوانان افغان جایگاه خوبی دست و پا کند. موسیقی زیرزمینی ایران بسیار غنی و متنوع است، و تاثیرپذیری از ایرانی ها می تواند به بدن کم جان موسیقی متفاوت افغانی نفس تازه یی بدهد.
گذشته از این گروه هایی که ساکن در افغانستان هستند، چند راکر افغان از خارج نیز قرار است در این فستیوال حضور بیابند (احتمال دارد برخی از آنها به علت حملات اخیر در کابل از شرکت در این فستیوال منصرف شوند). یکی از آنها آریانا دلاوری، خواننده افغان مقیم لوس آنجلس است که در کنار فلمسازی آهنگ های تجربی راک نیز می خواند. فرشته، دیگر راکر افغان است که او هم در لوس آنجلس زندگی می کند و نخستین آلبوم پاپ/ راک اش را در سال 2008 عرضه کرده است. زهره آتش نیز مانند دو هنرپیشه قبلی از هنرمندان افغان مقیم آمریکاست و تا هنوز در سبک پست-پانک آهنگ هایی را اجرا کرده است. حضور این هنرمندان می تواند تجربه بسیار خوبی هم برای خودشان و هم برای مخاطبان کابلی شان باشد.
در کنار این گروه ها، راکرهای دیگری نیز از کشورهای همسایه افغانستان در این فستیوال حضور خواهند داشت: «بچه های پولدار بی چاره» یک گروه بلوز فولک از لاهور (پاکستان)، مارال یک خواننده زیرزمینی زن از تهران (ایران)، گروه موسیقی تجربی «اشک های خورشید» از تاشکند (ازبکستان)، و گروه «الکتریکا» از آلماتی (قزاقستان). در کنار این گروه ها، چندین گروه موسیقی دیگر از آمریکا و کانادا و استرالیا در حمایت از راکرهای آسیای میانه به طور همزمان با فستیوال کابل، در نیویارک و لوس آنجلس برنامه هایی را اجرا خواهند کرد.
جنگ و راک
موسیقی از قدیم به عنوان یک ابزار جنگی توسط لشکرهای در حال نبرد استفاده می شده است. در میدان جنگ، همواره گروه هایی وجود داشته اند که با نواختن دهل روحیه جنگجویان را تقویت می کرده اند. دهل و ساز کم از کم به اندازه توپ و تانگ در میدان جنگ موثر بوده اند. در پشت صحنه های جنگ نیز موسیقی به عنوان ابزار تبلیغاتی در بخشیدن روحیه وحدت در میان مردم سهم زیادی داشته است.
در فضای کنونی افغانستان، موسیقی کاربردهای متفاتی دارد. طالبان هرچند از دهل و ساز استفاده نمی کنند ولی با آواز خواندن بدون ساز سعی می کنند اشعار حماسی علیه «کفار» و «اشغالگران» بخوانند و جوانان بیشتری را به صفوف شان اضافه کنند. اردوی افغانستان نیز از قدیم صاحب ارکستر بوده است و با ساختن سازهای میهنی کوشش می کند حس وطن پرستانه سربازانش را تقویت کند. بیشتر خوانندگان افغان نیز به نحوی پیرو پالیسی حکومت در خصوص حمایت از اردوی ملی و تقویت وحدت ملی، گاه آهنگ هایی برای تبلیغات وطن پرستانه می خوانند. این موسیقی های تبلیغاتی بیشتر در ژانر موسیقی محلی و یا آهنگ های شاد و مهیج پاپ اجرا می شوند.
ولی موسیقی راک همیشه در تمام کشورها نوع سومی از موسیقی بوده است. این موسیقی صدای اعتراض کسانی است که به هیچ یک از طرف های جنگ تعلق ندارند. آنها معترضانی هستند که به ذات جنگ و خشونت می تازند و به خاطر تاثیری که جنگ بر زندگی شان داشته است خواهان پایان خشونت هستند. راکرها در افغانستان تا حد زیادی به همین گروه سوم تعلق دارند. آنها جوانانی اند که نه از طالبان دل خوشی دارند و نه از حکومت افغانستان. آنها خود را فراموش شده و گیرافتاده در میان آتش این دو نیرو احساس می کنند.
در عراق دیگر کشوره جنگ زده منطقه ما نیز، هنرمندان راک از میان خاکستر جنگ و ترور سر برآورده اند. در سال 2007 فلم مستند «هیوی متال در بغداد» صحنه موسیقی راک بغداد را پس از جنگ به تصویر کشید که توانست صدای جوانان در حاشیه قرار داده شده عراقی را به مردم دیگر جهان برساند. چنین فلم مستندی را آقای تراویس بیرد قرار است درباره راکرهای افغان نیز بسازد.
راکرهای جوان افغان، از نسل پس از 11 سپتامبر افغانستان نمایندگی می کنند، جوانانی که تا هنوز باید تاوان اشتاباهات پدران شان را بدهند. آنها هرچند به شکل ابتدایی، ولی توانسته اند صدای اعتراض این نسل را بلند کنند. موسیقی راک افغانستان حرکت جوانی است که تازه شروع شده است، سال ها وقت خواهد گرفت تا موسیقی راک ما «سُر» بگیرد و مردم شروع کنند به گوش دادن به راک، و مهمتر از آن به درک کردن آن و لذت بردن از آن.
نویسنده: م. علی کریمی
ویراستار: عارف فرهمند